-
جریانات امروز-۱/۷/۱۳۹۱
شنبه 1 مهرماه سال 1391 23:57
امروز ساعت ۶ بیدار شدم-دست و صورتم رو شستم-لباسامو اوتو کردم-دیدم ساعته دقیق ۵ و نیم -اومدم توو رخت خواب-صبح هوا سرد بود-زیر پتوو ذوق کردم -حالا مگه خوابم میگرفت.مگه ساعت میگذشت.میخواستم زووده زوود برسم مدرسه .خلاصه پا شدم چایی دم کردم .وسایلامو حاضر کردم.موو هامو فرق کردم.خوشگل شدم -با بابام راه افتادیم-توو راه اصلا...
-
پیشگویی فردا
جمعه 31 شهریورماه سال 1391 19:48
کی حالو حوصله ی مدرسه رو داره آخه-هنو هیچکاری نکردم .فردا میرم لوازمامو میخرم .باید برم خودکار بخرم:آبی-قرمز-مشکی/اتود/نوک ۵دهم/جامدادی.فکرشو ک میکنم.یه ابر بالا سرم ظاهر میشه -فردا میاد جلو نظرم.(صب با Alarm گوشیم از خواب بیدار میشم .همه خوابن-صبونه خورده نخورده میرم مدرسه .بچه ها الکی واسه دیدار 2 باره ی همدیگه ذوق...
-
از الان بگم...!
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1391 18:54
خب دیگه جدی جدی تابستوون تموم شد .همه دارن آماده میشن ک برن مدرسه .اصلا حسش نیس.ولی بریم سوژه پیدا کنیم با دوستام-آی بخندیم-آی بخندیم .به ریش این هم کلاسی های و خز و اون معلمای اسگلمون. بعضیا سال تحصیلی ک شروع میشه کلا بیخیال وب میشن...شتر دیدی؟ ندیدی.شاید بگین خود من به خاطر درس میخوام قید مشهدو بزنم -ولی باید عرض...
-
من چه جوری ام؟
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1391 13:45
هرکسی وبلاگشو یه جور و با یه مطالب خاصی میگردونه---پس میشه حدس زد ک طرف چه شخصیتی داره و چه مدلیه؟ اگه میشه ب سوالای زیر که از ذهنیات شما راجع ب من هست پاسخ دهید.از هر عدد یه گزینه رو انتخاب کنید. 1) قیافه :خوشگل.معمولی.زشت 2) تیپ :شیک.ساده.ساده و شیک.خز 3) شخصیت :مغرور.جدی.شوخ 4) سلیقه :خوب.عالی.بد.
-
اینجوری باشه من نمیرم
یکشنبه 26 شهریورماه سال 1391 11:57
اینم از تابستون ما ...تازه ب صرافت افتادیم ک زنونه بریم مسافرت ..اونم کجا؟مشهد .نیس خیلی وقت داریم ؟!بحث سر اینه ک با قطار بریم یا هواپیما . (عاقبته فامیله چس داشتن)حالا افتاده توو مهر.اصلا ب فکر من نیستن.بابا جان من درسم مشکله .هی ازمون امتحان میگیرن .اینجوری باشه من نمیرم...
-
بستنی...پیتزا...تصادف
دوشنبه 20 شهریورماه سال 1391 13:30
سلام دیشب شب خوبی بود مثلا.رفتیم بستنی خوردیم.یکی از بهترین بستنی فروشی های تهران.بعد رفتیم پیتزا خوردیم به چه گندگی .چایی خوردیم.بعععععععععد.چشت روز بد نبینه.داستان از اینجا شروع شدکه... مامان و خالم رو فرستادیم خونه.من موندمو الی و دخترخالم .رفتیم ک دوربزنیم.ساعت چند؟؟؟از 12:30 گذشته بود.یه 206 افتاد دنبالمون.خوش...
-
بهترین و بدترین خواننده
یکشنبه 19 شهریورماه سال 1391 12:35
سلام به همگی میخوام ازتون یه سوال بپرسم.خب آهنگ چیزیه ک هر کسی تو هر سنی دوس داره گوش بده.ولی سلیقه ها با هم فرق داره... (به نظر شما بهترین و بدترین خواننده کیه؟؟؟) ( نظر خودم ـ بهترین :zedbazi.inna.Dady yankeel\ بدترین :ساسی مانکن وگروهش.مجید خراطها.تتلو.محسن چاوشی و.......)
-
Invention
جمعه 17 شهریورماه سال 1391 18:40
! I ve dont it-I ve dont it موفق شدم-موفق شدم! guess what i ve dont حدس بزنید موفق به چه کاری شدم! Invented a light that plugs into the sun یه چراغ اختراع کردم که پریزش به خورشید میخوره. The sun is bright enough خورشید خودش به قدر کافی پرنوره The bulb is strong enough لامپ هم به کفایت قدرتمنده But-Oh-theres only one...
-
بقیه کجان؟؟؟؟؟؟
چهارشنبه 15 شهریورماه سال 1391 13:50
چرا توی هر وبلاگی میری یا بسته اس یا طرف ۱ساله ک آپ نکرده. وبلاگا متروکه شدن.عین خونه های خاک خورده .شاید واسه فیس بوکه؟؟؟؟؟ها؟؟؟؟؟بله دیگه .عدالت را برقرارنمایید. یه سر به وب هاتونم بزنید.چه وضعشه آخه
-
شما بگین چه رنگی؟
یکشنبه 13 شهریورماه سال 1390 22:59
سرم با FACE BoOK گرمه. مزاحم هام خیلی زیاد شدن. 24مرداد تولدم بود. دم اونایی که کامنت گذاشتن گرم... اوناییم که نذاشتن دارم واسشون... روپوش هنرستانمو خریدم.(مغنعه طوسی کمرنگ...مانتومو شلوارم طوسی تیره.روی مچ دستم هم ربان باریک VERSACE.هنو کیفم مونده.به نظرتون چه رنگی بگیرم؟؟؟
-
همینو کم داشتیم...
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1390 20:42
دیروزرفتیم بیرون.کلی تیپ زدم وخوشگل کردم.رفتیم لویزان بعد رفتیم شام بخوریم.اونم کی؟ساعت ۱۲نصف شب؛غذا رو که خوردیم.اومدیم بیرون.منم که کلا تو حس مو های فرق کرده بودم؛افاده ها طبق طبق.وقتی خواستیم سوار ماشین شیم یه جوب بینمون بود..خیلی بزرگ و پر آب بود. از الی خواستم دستمو بگیره دوتا پامو گذاشتم اون ورجوب یهو الی دستمو...
-
عید نزدیکه و...
چهارشنبه 25 اسفندماه سال 1389 17:33
السلام العلیکم ورحمته الله و برکاتو بععععععععععله عید نزدیکه و ما هنوز هیچکاری نکردیم...27 توم خانواده ی (زن داداش آینده)میان خونمون.میریم محضر و از اونجا میریم شمال .چند روز پیش با این الی و مامانم رفتیم تا من یه کم خرید کنم..فقط مونده شال و کیف پول.که فک نکنم وقت بشه بخرم.خلاصه داریم تدارک میبینیم واسه عقد امیر...
-
مانتو...ساعت...سینما
جمعه 13 اسفندماه سال 1389 23:11
سلام سلام سلام شاید براتون مهم نباشه ولی جدیداخیلی از دستتون ناراحتم.خیلی کم برام کامنت میزارین قبلا بیشتر میذاشتین .چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خب اتفاق خاصی نیفتادحدود یه هفته پیش بود که منو خواهرم(اون یکی الی)و مامانم رفتیم تا واسه من مانتو بخریم....آخه 1 فروردین داداشم میخواد عقد کنه و چون باید...
-
گریه ی سیب
دوشنبه 2 اسفندماه سال 1389 02:05
شب فرو می افتاد به درون آمدم و پنجره ها را بستم. باد با شاخه در آویخته بود. من، درین خانه ی تنها، تنها. غم عالم به دلم ریخته بود. ناگهان، حس کردم: که کسی، آنجا، بیرون، در باغ، در پس پنجره ام می گرید..... صبحگاهان، شبنم میچکید از گل سیب.
-
ساعت صورتی
یکشنبه 1 اسفندماه سال 1389 23:32
سلام سلام سلام سرم حسابی شلوغه خیلی دیر دیر میتونم بیام. این روزا کتاب شعر زیاد میخونم .بفرمایید شام نیگا میکنم با fasion tv البته ما که ماهواره نداریم .... بیست و هشتم تولد مادر(a )بود .نتونستم بهش تبریک بگم آخه گوشیشو مدرسه گرفته بود گوشیه مادره نه ها گوشیه (a).ولی به دوستش گفتم که بهش تبریک بگه الان سرم خیلی درد...
-
Value
سهشنبه 19 بهمنماه سال 1389 21:19
1- ارزش یک خواهر را از کسی بپرس که آنرا ندارد. 2-ارزش ده سال رااز زوج هایی بپرس که تازه از هم جدا شده اند. 3-ارزش چهارسال را از فارق التحصیل دانشگاه بپرس. 4-ارزش یکسال را از دانش آموزی بپرس که در امتحان نهایی مردود شده است. 5-ارزش یکماه را از مادری بپرس که کودک نارس به دنیا آورده است. 6-ارزش یک هفته را از ویراستار یک...
-
Early Bird Catches The Worm
شنبه 9 بهمنماه سال 1389 21:17
Oh if you’re a bird, be an early bird اگه کسی بناست پرنده باشه، بهتره که زود از خواب پاشه، And catch the worm for your breakfast plat برای صبحونه ش کرم بگیره،که غذای ناشتاشه If you’re a bird, be an early early bird اگه کسی بناست پرنده باشه،بهتره خیلی زود از خواب پاشه But if you’re a worm, sleep latٍe اما اگه که کرم...
-
ChRiSmAs & PaPa NoEl
جمعه 1 بهمنماه سال 1389 23:25
از دودکش بخاری که پایین میاومد حسابی مراقب لباسهای قرمز و تمیزش بود، به خصوص با اون کلاه دراز منگوله دارش خیلی دوست داشتنی شده بود، بین راه یه بار دیگه لیست کارهای اون شب رو مرور کرد، دقیقاً 1532 بچه اون شب منتظرش بودن، باید کادوهای سال نوی همه رو تا صبح به دستشون می رسوند، شب پرکاری بود، دیگه بیشتر از این معطل اش...
-
حوصلم سر رفته...
چهارشنبه 15 دیماه سال 1389 17:41
-
خواهرم...
پنجشنبه 9 دیماه سال 1389 11:54
سلام بچه ها: من خواهر بند انگشتی هستم.متاسفانه بند انگشتی برای مدتی نمیتونه بیاد ..هیچ مشکلی نیست و حالش خوبه .ازم خواست بیام کامنتها رو تایید کنم فقط.موفق باشید.
-
تاریخ تولد؟؟؟
دوشنبه 6 دیماه سال 1389 15:47
سلام .میخوام تاریخ تولداتونو بدونم.لطفا کامل کامل برام بنویسین...خوشحال میشم اگه محل زندگی و جایی که زندگی میکنین رو هم بگین..ممنون
-
خیلی کیف داد
یکشنبه 5 دیماه سال 1389 15:06
سلام یه خبر.موهامو کوتاه کردم دیروز خواهرم موهامو مدل emo زد.... یه کمم کوتاه کرد. بار اولش بود که تنها اینکارو میکنه.خدا میدونه چقد استرس کشیدم. هی میگفتم: خدایا گناهان منو ببخش چه گناهی کردم که اینجوری بلا سرم آوردی (البته با شوخی) الی هم عوضی بازیش گل کرده بود(بازم به شوخی) یهو میگفت....هیییییییییی وایییی افی نصف...
-
دختر مردادم
دوشنبه 29 آذرماه سال 1389 19:33
دختر مردادم دختری هستم خیلی مهربان متولد شده ام در ایران میکنم من زندگی در تهران دختر مردادم گیسوانم چه سیاه !چه بلند است آن آه! چشمانم قهوه ای مثل پلنگ میپرم عین فشنگ هستم خیلی زرنگ هرکه میبیند میگوید چه قشنگ! دختر مردادم مینویسم داستان نه رمان عاشق مردی شدم---- نام قد او هست بلند مثال بام ساختمان به همه گفتم برید به...
-
Girl & Boy
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 16:59
-
افسانه
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 16:53
-
بادبادک قرمز
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 16:53
-
beauty flower
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 16:52
-
black sun
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 16:51
-
منو دوستام
یکشنبه 6 تیرماه سال 1389 15:35
-
منو دوستام
جمعه 4 تیرماه سال 1389 16:32