....This Is My RoOm...

....This Is My RoOm...

....برای ورود اجازه لازم نیست....
....This Is My RoOm...

....This Is My RoOm...

....برای ورود اجازه لازم نیست....

جریانات امروز-۱/۷/۱۳۹۱

امروز ساعت ۶ بیدار شدم-دست و صورتم رو شستم-لباسامو اوتو کردم-دیدم ساعته دقیق ۵ و

 نیم-اومدم توو رخت خواب-صبح هوا سرد بود-زیر پتوو ذوق کردم-حالا مگه خوابم

 میگرفت.مگه ساعت میگذشت.میخواستم زووده زوود برسم مدرسه.خلاصه پا شدم چایی دم کردم.وسایلامو حاضر کردم.موو هامو فرق کردم.خوشگل شدم-با بابام راه افتادیم-توو راه اصلا خوابم نمیومد-همه بچه ها کیفای نو انداخته بوودن و رامیرفتن.خیابوونا شلوغ.دم مدرسه مادرا  واستاده بوودن-(پارسال مدرسه خیلی خیلی خلوت بوود-بچه های گرافیک ۲ و ۳ -خیاطیا-معلم ها همه سر جمع۶۰ نفر میشدیم)رفتم توو.آبدارچی گفت از اون ور-روووووموووو ک کردم اینور.واااای. انگارقوم موغول حمله کرده بوود.چقد شلوغ.میخواستم از همون راهی ک اومدم برگردم.۲۰۰-۳۰۰ نفر توو حیاط بوودن.یه آشنا دیدم-الهی شکر.خلاصه کلی بلاتکلیف بوودیم.تا اینکه مدیر  

 اومد-نیشش تا  بناگوش وا.بچه ها تیکه مینداختن.حرف عادی ک میزدن انگار دارن تظاهرات میکنن.زیر آفتاب تا نیم ساعت موندیم.همه کفشای نو.خندم گرفته بوود.عصبی هم شده بوودم.ولمون نمیکردن ک.این میرفت بعدی میومد.سر صف همه واسه  

هم جیغ میکشیدن.۹۹٪ از پیشگویی هام درست بوود.سر کلاس-بچه هارو به ۲ گروه تقسیم کردن.تنها افتادم.خیلی ناراحت شدم.خیلی. 

 

پی نوشت:نه مدرسه حال و هوای پارسالو داشت-نه بچه ها.کلاس ها هم سرد و بی روح....

نظرات 26 + ارسال نظر
مصطفی یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:01 ق.ظ http://fmve.rozblog.com

سه تا زن انگلیسی ، فرانسوی و ایرانی با هم قرار میزارن که اعتصاب کنن و دیگه کارای خونه رو نکنن تا شوهراشون ادب بشن و بعد از یک هفته نتیجه کارو بهم بگن.

زن فرانسوی گفت:

به شوهرم گفتم که من دیگه خسته شدم بنابراین نه نظافت منزل، نه آشپزی، نه اتو و نه … خلاصه از اینجور کارا دیگه بریدم. خودت یه فکری بکن من که دیگه نیستم یعنی بریدم!

روز بعد خبری نشد ، روز بعدش هم همینطور .

روز سوم اوضاع عوض شد، شوهرم صبحانه را درست کرده بود و اورد تو رختحواب من هم هنوز خواب بودم ، وقتی بیدار شدم رفته بود .

زن انگلیسی گفت:

من هم مثل فرانسوی همونا را گفتم و رفتم کنار.

روز اول و دوم خبری نشد ولی روز سوم دیدم شوهرم

لیست خرید و کاملا تهیه کرده بود ، خونه رو تمیز کرد و گفت کاری نداری عزیزم منو بوسید و رفت.

زن ایرانی گفت :

من هم عین شما همونا رو به شوهرم گفتم

اما روز اول چیزی ندیدم

روز دوم هم چیزی ندیدم

روز سوم هم چیزی ندیدم

شکر خدا روز چهارم یه کمی تونستم با چشم چپم ببینم
@@@@@
کسب درامد از اینترنت و افزایش بازدید سایت با تبادل لینک اتوماتنیک
fmve.rozblog.com

انقد زحمت نکش.قدیمی بوود

حسین یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:19 ق.ظ http://mbzh.blogsky.com/

سلام
به به
چه روز جالبی داشتی پس
حسابی خوش گذشته ،با ماشین بابا هم که رفتی که نگو و نپرس
خدا رو شگر
ایشالله روزایی بهتر داشته باشی و منتظر خاطرات قشنگ دیگه هم هستم

فرهاد یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:19 ق.ظ http://fh.blogsky.com

سلام
روزای اول اینطوریه بعد از یک هفته همه با هم جور میشن یعنی امیدوارم که این جور بشه.

منم امیدوارم

سپیده یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:51 ق.ظ http://bar0on.blogsky.com

سلام.اوایل سال جدید همینطوره...یکم بگذره عادت میکنی،بهتر میشه

meysAM یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:38 ق.ظ http://hot-ice.iran.sc

با درود
این سخنرانیا و صف بندیا و شیطنتای دانش آموزای جدید یه امر طبیعیه.
از کلاس تصور خاصی داشتی و تو خیال خودت بهش شاخ و برگ دادی در صورتی که با واقعیت یه کم متفاوت بوده (شاید خواستت بیش از حد بوده)
بدرود...

نه -خواستم چیزای واقعی بود-وضعیت غیر عادیه

fArZaD یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:34 ق.ظ http://jonoob-karate.mihanblog.com


mage daftar khaterate

فوضولی؟

حسین یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:16 ب.ظ http://mbzh.blogsky.com/

سلام رفیق عزیزی که اخرش هم اسمت رو نفهمیدم
با چند تا عکس از غروب زیبای خورشید اپ شدم
قابل بدون و سر بزن لطفا
موفق باشید

niloofar یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:55 ب.ظ http://lahze-kaghazi.blogsky.com

فک کنم داشتن خاطرات 3ماه تابستونو واسه هم تعریف میکردن واسه همین هم همه بوده
الهی دورت بگرده که تنها افتادی میخوای برم گوششونو بکشم؟!


زیادن-دستت خسته میشه

[ بدون نام ] یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:58 ب.ظ


mage daftar khaterate
پاسخ:
فوضولی؟

akhe age fozool naboodam ke namiporsidam ay kiyoo

(آیکیو) اینجوری نیس ک تو نوشتی-خیر سرت زبانت خوبه

hgh یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:34 ب.ظ http://labkhand2.blogsky.com

نویسندگی تونم خوبه ها ادم فکر میکنه تو مدرسس....
بابا نستروداموس،اون یه درصد چی بوده که درس نبوده؟؟

تشکر-اون یه درصد اینبود ک صبونه خوردم-و بچه ها هام توو صف راجع ب زیداشون نحرفیدن-سر کلاس حرفیدن

شقایق دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:19 ب.ظ http://alonelyanemone.blogfa.com

روز اول مهرت مبارک ایشالا همیشه به رخت نو

یه مامان نصفه نیمه چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:24 ق.ظ http://momnesf.blogfa.com

من مامانم پس اصولاْ باید نصیحت کنم هیچ وقت پیشگویی نکن چون خاطراتت برات تکراری می شه چه جمله فیلسوفانه ای گفتم برم یادداشتش کنم توی صحبتام ازش استفاده کنم... ولی جدی صبر کن یه خورده عادت می کنی... هنوز روز اوله انتظار داری مثل آخرای سال پارسال باشی؟... خب نمیشه دیگه... ولی بهت حسودیم شد... یاد روز اول مهر افتادم... با چه ذوقی می رفتیم مدرسه و طبق گفته های تو چه الکی دوستامون رو که میدیدیم جیغ می زدیم می پریدیم بغل همدیگه... خوش بگذره.. در ضمن فوضولی کردم تا پایین وبتو خوندم... در مورد اینکه با باز شدن مدرسه باید نتو ول کرد یا نه باید بگم که... اگه مامان من بود که کلاْ نت مت قطع ولی من خودم شخصا می گم اگه بچه درسخون باشه چه بره تو نت چه نره درسشو می خونه.. ولی اگه درس خون نباشه که دیگه هیچی...

مرسی مامان جون
بازم بیا توو اتاق خوشگلم

niloofar چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:17 ب.ظ http://lahze-kaghazi.blogsky.com

نه واسه تو باشه گوش همه رو میکشم

آقااااایییی داش نیلو

بنیامین جمعه 7 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:16 ق.ظ http://dreammind.blogsky.com

سلام
روز اولت مبارک
نگفته بودی رفتی کلاس چندم؟

مرسی-توو پروفایلم هس

علی یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:17 ق.ظ http://rendanemoghan.blogsky.com/

سلام.....
عین بچه ابتدایی ها بوده ک مدرسه تون
عجبا!!
چ ذوقی!روز اول و..............

کاش فقط مدرسه مون عین ابتدایی ها بود.

فرهاد یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:18 ق.ظ http://eshghebistoon.blogsky.com

سلام بند انگشتی وبه زیبا و در خور ستایشی داری من شما روبا افتخار لینک کردم منتظره خبره لینکه شما هستم موفق باشی
http://eshghebistoon.blogsky.com

او مای گوآد
ممنون از لطفت.

مریم یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:12 ب.ظ http://www.sooskesiah.blogsky.com

سلام دوست گلم
مدرسه برای منم همین جوری بود خیلی بی حال و سرد بود
به منم سر بزن

چرا؟؟؟؟
باشه میام

حسین یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:01 ب.ظ http://mbzh.blogsky.com/

سلام
وای؟شما که هنوز از اون روزا اپ نشدی
سر بزن بهم که اپم هاااااااا
نظرت رو در مورد پست قبلی م هم نگفتی

hamidreza یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:46 ب.ظ http://labkhand2.blogsky.com

مطلب نمیزاری....
اپم

من! پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:34 ق.ظ http://mano-in.blogsky.com

سلام تنبل!!
میبینم که دیگه رفتی مدرسه وقت نداری بیای نت!!!
خب اشکال نداره تا آخر مهر با همشون دوست میشی.اوایل سال همه تفلونن!!

سپیده پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:50 ب.ظ http://bar0on.blogsky.com

سلام.چرا دیگه آپ نمیکنی؟

بنیامین شنبه 15 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:03 ب.ظ http://dreammind.blogsky.com

سوال‌های کنکور امسال را دیده‌اید؟

بیا ببین!!!

NimA دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:52 ب.ظ http://Darkknight.blogsky.com

bAcHe HA ba HAm MEhRAbUn BAsHiN
DaVa KAre KhUbI nIs

جان؟

فرهاد سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:28 ق.ظ http://fh.blogsky.com

سلام
خیلی خیلی متأسفم که هنوز مدرسه هامون این وضع رو دارن مگه پادگانه!
از محبت و توجهتون به وبلاگم و نظری که لطف کردین و گذاشتین بی نهایت سپاسگزارم.

منم مث شما-خواهش میکنم جناب

فرهاد سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:07 ب.ظ http://fh.blogsky.com

سلام
ایشالا موفق باشید و این رژیم و نظام آموزشی اش هم زودتر تغییر کند. ممنون از محبت و توجه و لطفتون و تشریف فرمایی شما به خونه مجازی من.

(رژیم و نظام آموزشی اش هم زودتر تغییر کند. )موافقم 100 %
چقد خوبه ک شما همه چیو درک میکنی.
منم از نظرای قشنگی ک میزارین سپاسگزارم.

فرهاد سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:15 ب.ظ http://fh.blogsky.com

سلام
خیلی خیلی ممنون از پاسخ و توجه و محبتتون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد