(کاش نجابتم را بهانه ی رفتنش نمیکرد تا با دیدن هر هرزه ای با خود نمیگفتم اگر اینطوری بودم ولم نمیکرد.....)
(موهایم را با تیغ از ته زدم...خاطره ی دستانش دیوانه ام میکرد...)
(وقتی دیر رسیدم و با دیگری دیدمش...فهمیدم گاهی هرگز نرسیدن...بهتر از دیر رسیدن است.)
امروز اینارو توو گوشیه دوست صمیمیم(سبا) خوندم-به نظرتون کدومش ناراحت کننده تره؟؟؟
سلام.همشون ولی بیشتر اولی فکر کنم
شماره ی یک:(
البه همش ناراحت کنندست...نمیدونم...توهم سوالایی میپرسیااااا!!!!
به نظرک آخری از همه بدتر بود
موفق باشی و مرسی که بهم سر میزنی
جالب بودن
دومی:|
کی حاضره موهاشو با تیغ بزنه؟=))
چطوری ؟! :دی
خوبی ؟؟؟؟؟
منم دلم تنگ شده واسه کل کلامون ... !
آپم بعد مدت ها !
انکه میگوید دوستت دارم
خنیاگر غمگینی است که آوازش را از دست داده است
سلام
حالتون چطوره؟ بی نهایت ازتون عذرخواهی می کنم و خیلی خیلی از لطف و بزرگواری شما سپاسگزارم حقیقتش فکر نمی کردم که اصلا کسی به وبلاگم سر بزنه خیلی خیلی از شما عذر می خوام همین الان خیلی اتفاقی رفتم سراغ وبلاگم چون بعد از چند وقت که رفتم سراغش هیچ نظری نبود و فکر نمی کردم که اصلا دیگه کسی نظر بذاره ولی حالا خوشحال شدم خیلی خیلی زیاد و خیلی خیلی شرمنده محبت و بزرگواری شما و دیگر دوستان. باز هم ازتون عذرخواهی می کنم و بی نهایت از محبت شما سپاسگزارم حقیقتش هم فرصتم کم بوده در این مدت و هم می خواستم از وبلاگ دوری کنم چون یه حالت اعتیاد بهش پیدا کرده بودم.
سلام
خوبی؟
پیش ما بیا